یگانه جونمیگانه جونم، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

یگانه عزیز مامان وبابا

ماه عاشقی

    ای آب فرات از کجا می آیی؟   ناصاف ولی چه باصفا می آیی!   خودرانرساندی به لب خشک حسین!   دیگر به چه رو به کربلا می آیی؟   رایحه ماه عاشقی به مشام میرسد....     التماس دعای فراوان از همه دوستان   ...
14 آبان 1392

انار چینون باغ

امروز جمعه 26 مهر رفته بودیم باغ پدربزرگم برای چیدن انار.یگانه خانم هم کلی خوشش اومده بود وتا جایی که تونستند با بچه های فامیل بازی کردن و شیطونی.پسرعموم امیرمحمد خرگوشش را آورده بود باغ و این خرگوش بیچاره شده بود اسباب بازی بچه ها.خلاصه تا ساعت 4:30باغ بودیم وبعدش هم اومدیم خونه که خودمونو آماده کنیم برای شروع یک هفته جدید.             ...
28 مهر 1392

کنسرت موسیقی

سه شنبه 23 مهر 92 کنسرت موسیقی در مرکزکانون پرورش فکری کودکان ونوجوان استان برگزار میشد که منتخبی از بچه های گروه موسیقی هم شرکت داشتند.یگانه خانم هم به عنوان همخوان با این گروه همکاری داشت .بچه های ترمهای بالاتر با بلز وفلوت آهنگ میزدند وچند نفری هم همراه با آهنگ میخواندند.در اینجا جا دارد از مربی مهربونشون سرکار خانم صفوی مقدم ومسئولین کانون پرورش فکری شهرستان سرکار خانم فلاح وخانم خیراندیش تشکر وقدردانی نمایم. گزیده ای از عکسهای این مراسم:   گروه موسیقی    گروه موسیقی    آیدا-یگانه-نارنین    چند نفر از بچه های گروه    نا...
24 مهر 1392

بوی ماه مهر

تادرون نیمکت جا میشدیم                      ما پر از تصمیم کبری میشدیم   کاش هرگز زنگ تفریحی نبود                  جمع بودن بود وتفریقی نبود   کاش میشد باز کوچک میشدیم              لااقل یک روز کودک میشدیم   بالاخره اول مهر رسید ویگانه خانم باید بطور جدی به پیش دبستانی بره البته سالهای قبل هم گهگاهی همراه با مامی جون می رفت ولی تا حالا تنها ومس...
3 مهر 1392

تور یزد

یگانه خانم چند شب پیش (31/6/92)با پسرعمه بابا ناصر و دوستاش که از تهران اومده بودن رفت تور چند ساعته یزد.جای همگی خالی بود خیلی خوش گذشت.اول رفتیم آتشکده زرتشتیان بعد زتدان اسکندر و در آخرهم باغ دولت آباد وشام هم اونجا خوردیم.انشالله که به دوستانمون هم خوش گذشته باشه وخوششون اومده باشه. اینم چندتا از عکسهای دختر گلم:             ...
2 مهر 1392

عروسی وبله برون

کم کم داریم بار سفرو میبندیم بریم تهران.این تهران با تهران رفتنهای قبل خیلی فرق داره .آخه هم داریم میریم عروسی مرتضی(پسر عمه باباناصر)که خیلی به ما لطف داره وهمه مخصوصا یگانه خبلی دوستش دارن که چهارشنبه مراسم حنابندونه وجمعه ٨/٦/٩٢ هم عروسی.از همه مهمتر یکشنبه بعد از عروسی هم قراره که بریم بله برون عمو یاسر.عمویاسر مهربونمون هم دیگه داره سروسامان میگیره.منتظر عکسهای سفر در پستهای بعدی باشید.با آرزوی خوشبختی برای همه عروس دامادها.             ...
1 شهريور 1392

کلاس موسیقی

یگانه خانم از اوایل تیرماه امسال به کلاس موسیقی می رفت وروز دوشنبه 4/6/92 ترم اول به پایان میرسه .آموزش موسیقی با بلز بود ویگانه جون تونست چهارتا آهنگ را بخونه وبزنه.ترم بعدش هم مهر شروع میشه.انشالله که همکاری کنه و ادامه بده .آخه خیلی دوست دارم یک نوازنده خوبی بشه.در اینجا داره از مربی مهربونشون سرکار خانم صفوی تشکر وقدردانی کنم که با نهایت صبر وحوصله موسیقی را به بچه ها یاد دادن.   ...
1 شهريور 1392

مسافرت به یاسوج

جمعه 11مرداد 92 همگی ساعت 6 صبح با خانواده خاله ام وبچه هاش وداییم وخانواده خاله فهیمه وخاله مریم و باباجون ومامی جون به طرف یاسوج به راه افتادیم.صبحانه را در اقلید خوردیم و پس از چند ساعت استراحت در تنگ براق بعداز ظهر به یاسوج رسیدیم.شنبه صبح هم به طرف سی سخت راه افتادیم و از کوه گل و چشمه میشی دیدن کردیم.یکشنبه هم به آبشار مارگون رفتیم وعصرش هم به طرف یزد حرکت کردیم.جای همگی خالی خیلی خوش گذشت.چند تا از عکسهای یگانه خانم با دوستانش در این سفر میذارم که خیلی هم بچه های خوبی بودن .شایان ذکر است یگانه خانم زیاد برای عکس گرفتن با من همکاری نکرد.حدود 10 دست لباس براش برداشته بودم که فقط به دو سه دستش اکتفا کرد. یگانه وآیدا وشایا...
15 مرداد 1392