یگانه جونمیگانه جونم، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

یگانه عزیز مامان وبابا

مرخصی مامان

1391/4/9 18:57
نویسنده : مامان فرزانه
373 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز برای اولین بار خودم یگانه را به مهد بردم .قبلا که با مامی جونش مهدقرآن میرفت از مامی جون جدا نمیشد و زیاد هم نرفت .گفتم خودم ببرمش شاید بمونه.صبح که از خواب بیدارش کردم خیلی خوش اخلاق بود و لباساشو پوشیدو وسایلشو برداشت و به منم گفت:بیا مهد یه کم پیشم بمون بعد برو.ولی وقتی بردمش یک لحظه هم از پیش من کنار نرفت.یک لحظه هم که حواسش نبود و از کلاس رفتم بیرون زد زیر گریه و منم دلم طاقت نیاورد.برگشتم پیشش .تاساعت 10 بودیم وبا هم برگشتیم.چون مرخصی ساعتی گرفته بودم باید برمی گشتم سرکار.او هم همراهم اومد و تاساعت2:15 بامن بود.خیلی هم بهش خوش گذشته بود.شب هم می گفت مامان هرروز مرخصی بگیر ومنو ببر مهد.

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

خیلی نگرانشم .نمیدونم قراره آخرش چکار کنه؟؟؟؟آیا روزی میرسه که او بدون مامان و مامی جون بره مهد ؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان امیر مهدی
17 خرداد 91 16:48
ماشالا دخمل نازی دارین به ما هم سر بزنید
مامان پارسا
17 خرداد 91 19:41
بد نگذره بهتون... به نظر من باید وقت بذاری و کم کم به مهد عادتش بدی... چون روانشناس ها هم میگن از 3 سال بچه باید بره تو اجتماع ، یگانه دیگه بزرگ شده و باید خودش بتونه بدون مامان باباش گلیمش و از آب بکشه ... اولش خیلی سخته خیلی سخت ، ولی کم کم هر جفتتون عادت میکنید.
عاطفه
20 مرداد 92 8:56
کم کم عادتت میشه خودش میره نگران نباش گلم