یگانه جونمیگانه جونم، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

یگانه عزیز مامان وبابا

فصل امتحانات

یگانه جون مامان این روزا به خاطرشروع امتحانات دانشگاه خیلی سرش شلوغه تا اونجایی که روز اربعین وجمعه هم از صبح تا 5 عصر دانشگاه بودم.خیلی هم دلم برات تنگ میشد ولی عزیز دلم چاره ای نبود.حالا تو بزرگی کن ومامانو ببخش انشاالله جبران میکنم. ...
16 دی 1391

افطاری در ده بالا

چهارشنبه 18/5/91 ده بالا افطاری دعوت عموی من بودیم.جای همگی خالی ازظهر رفتیم تا ساعت 10 شب هم بودیم.یگانه خانم اولش خیلی خوشش اومده بود بعد که همه مهمونا اومدن و شلوغ شد یه لحظه هم از من جدا نشد وهمش مثل بچه کوچولوها بغل من نشسته بود.     ...
17 آبان 1391